آزادي اين نيست كه هر كس هر چه دلش خواست بكند، بلكه آزادي حقيقي قدرتي است كه شخص را مجبور به انجام وظايف خود مي كند.((مكدونالد)) 
به اميد شانس نشستن، همان و در بستر مرگ خوابيدن، همان.((مثل آلماني)) 
كسي كه به اميد شانس زنده باشد، سالها قبل مرده است.((مثل فرانسوي)) 
هر چند سراب اميد ما را مي فريبد، اما دست كم دوره زندگي ما را با خوشي به پايان مي رساند.((هامرلينگ)) 
شش راه براي جلب محبت مردم :1- صميمانه نسبت به غير، علاقه مند باشيد. 2- تبسمي بر لب داشته باشيد. 3- به ياد بياوريد كه نام هر كس براي او شيرين ترين و مهمترين لغت قاموسهاست.4- شنيدن را بياموزيد، طرف خود را به شوق آوريد كه از خود سخن بگويد.5- با مخاطب از آنچه دوست دارد صحبت كنيد.6- صميمانه و صادقانه اهميت او را برا ي خودش آشكار سازيد.((ديل كارنگي)) 
از دست دادن اميدي پوچ و محال، خود موفقيت و پيشرفتي بزرگ است.((ويليام شكسپير)) 
اگر براي رسيدن به خواهشها و آرزوهاي خود زورگويي پيشه کنيم، پس از چندي کساني را در برابرمان خواهيم ديد که ديگر زورمان به آنها نمي رسد.((اُرد بزرگ)) 
اميد دارويي است كه شفا نمي دهد، اما درد را قابل تحمل مي كند.((مارس آشار)) 
زياد زيستن كمابيش آرزوي همه است، اما خوب زيستن آرمان يك عده معدود.((ج.هيوز)) 
قدرت شگفت انگيز نيروهاي خلاق و استعدادهاي نهفته آدمي هنگامي آشكار مي شود كه نيازي حياتي، تواناييهاي او را به فعاليت وادارد و كشش آرزويي، سراپاي وجودش را به جنب و جوش درآورد.((آبراهام لينكلن)) 
كسي كه اميدي را وسيله كسب درآمد خود قرار دهد، ممكن است از گرسنگي بميرد.((بنجامين فرانكلين)) 
مردم بينوا و تيره بخت، درماني جز اميد ندارند.((ويليام شكسپير)) 
هركس در جهان آرزويي دارد : يكي مال مي خواهد، يكي افتخار و يكي زيبايي. اما به نظر من، يك دوست حقيقي از تمام اينها بهتر است.((؟)) 
اميد سرابي است كه اگر ناپديد شود همه از تشنگي خواهيم سوخت.((محمدحجازي)) 
آرزو كردن شرط نيست، شرط تحقق آرزو است.((لئوناردو داوينچي)) 
همواره به ياد داشته باشيم كه هرگز ناگزير نيستيم كارهاي بزرگ انجام دهيم و چَم و مفهوم و هدفي بسيار بزرگ، آرماني و آسماني را در زندگي خود بيافرينيم.((آنتوني رابينز)) 
زندگي بايد بياندازه سرشار از زمانهاي اشتياق باشد كه بدان اعتبار ميبخشد و آن را داراي ارزش زيستن ميكند، وگرنه، آرزوي مرگ براي كساني كه ميخواهند با دردي پايانناپذير يا بيزاري زنده بمانند، چَم پيدا ميكند.((كولين ويلسون)) 
اميد و روياي يك مرد عمل اين است كه در زمانهاي بي نهايت دشوار و در موارد پيچيده و سخت، نسبت به ادراك حيواني و هوش فطري خويش اطمينان خاطر كامل به دست آورد.((آندره موروا)) 
انسان آرزومند جهاني است كه در آن خير و شر آشكارا تشخيص دادني باشند، زيرا در او تمايل ذاتي و سركش داوري كردن پيش از فهميدن، وجود دارد.((ميلان كوندرا)) 
من با تمام وجود آرزو دارم كه در آسمان نيز بتوانم به نقاشي خود ادامه بدهم.((كوروت)) 
زيبايي، آخرين پيروزي انساني است كه ديگر اميدي ندارد.((ميلان كوندرا)) 
رمان نويس اهميت زيادي براي ايده هاي خود قايل نيست. او يك كاشف است كه كورمالانه مي كوشد تا جنبه ي ناشناخته اي از وجود را آشكار كند. رمان نويس مسحور [ =شيفته] راي و آواي خود نيست، بلكه مسحور شكلي است كه دنبال مي كند و تنها شكل هايي كه به خواست هاي رويايش پاسخ مي دهد، جزيي از اثر او هستند.((ميلان كوندرا)) 
به آينده دل مبند، هر چند نويدبخش! بگذار تا گذشته ي معدوم نعش خود را به خاك سپارد! كار كن، كار در زمان حال كه نقد است؛ با دل اميدوار و توكل به كردگار!((هنري وادزورث لانگفلو)) 
چه شكوهي دارد اين جهان، در چشم كسي كه با دلي آرزومند در زير آسمان پر جبروت و درخشان به پيش مي رود.((هنري وادزورث لانگفلو)) 
انسان ايدهآل مذهبي و خداگونه، كسي است كه به بهترين وجهي، ارزشهاي بودن "خداگونه" را در خود بارز ميسازد، يا دست كم، آرزومند رسيدن به آنهاست.((آبراهام مازلو)) 
آرزوي ما شبيه بيچاره ي تنگدستي است كه فكر مي كند در آسمان، زمين وجود دارد.((فرناندو پسوا)) 
آرزوي هر روان ناب است كه كل زندگي را طي كند، تجربه هايي درباره ي همه ي چيزها، همه ي نواحي و همه ي احساس طي شده گرد آورد و چون چنين چيزي غيرممكن است، زندگي فقط به گونه ي ذهني مي تواند به طور كامل طي شود.((فرناندو پسوا)) 
من آنچه را كه آرزو نمي كنم، آرزو مي كنم و از آن چيزي دوري مي گزينم كه ندارم. من نه مي توانم هيچ باشم و نه همه چيز؛ من پل گذر ميان آني كه ندارم و آني كه نمي خواهم، هستم.((فرناندو پسوا)) 
اميد براي كساني وجود دارد كه از آرزو برخوردارند و عشق براي كساني وجود دارد كه برايشان دادن به معناي گرفتن است.((فرناندو پسوا)) 
شعر، بيان آرمان با احساس به زبان ديگر است كه هيچ كس به كار مي بندد، چرا كه هيچ كس به مانند شعر لب به سخن نمي گشايد.((فرناندو پسوا)) 
نمي شود پيشاپيش هيچ رفتار ممتازي را نشان داد كه پشت درهاي بسته عملي نشود و نيز هيچ آرزوي عيني وجود ندارد كه به راستيً بيهوده باشد.((فرناندو پسوا)) 
همه ي انسان هاي كم قابليت آرزو مي كنند كه شخصيت برتر و انسان مُهلك [ =نيست كننده ] بشوند.((فرناندو پسوا)) 
حتي كودكان نيز آرزو دارند و اگر ما خبر نداريم براي اين است كه نمي توانند سخن بگويند.((گوته)) 
اي دلهاي كوچك كه سخت تب آلود و ناشكيبا مي تپيد و مي زنيد، با آرزوهايي سخت نيرومند و بي انتها؛ قلب من كه زماني بس دراز از هيجانها درخشيده و افروخته مانده، اكنون به خاكستر بدل شده، و آتشهاي خود را مي پوشاند و پنهان مي كند.((هنري وادزورث لانگفلو)) 
مردمان جهان از خُرد تا بزرگ، تارهاي سست از آرزوهاي گران بر گرد خويش مي تنند و خود، عنكبوت وار ميان آنها جاي مي گيرند. ناگهان ضربت جارويي اين تارهاي سست را از هم مي گسلد. آنگاه همه فرياد بر مي آورند كه كاخي آراسته به دست ستم ويران شده است.((گوته)) 
حتي هنگام مرگ نيز وابستگي به قوت اراده و نيروي خواستن در ما وجود دارد.((گوته)) 
به راستي، اميد است كه دل بيآرام انسان را به آرامگاه آسايش هدايت ميكند.((پيندار)) 
من اين نكته را مي پذيرم كه هرچه در زندگي مي خواهيم، به شرطي به دست خواهيم آورد كه به ديگران كمك كنيم تا آنچه مي خواهند به دست آورند و به مراد دل خود برسند.((زيگ زيگلار)) 
مهمترين كاميابي يي كه به دست آوردم، پرسيدن و خواستن از خويشتن بود.((جان پريسكورن)) 
هر بار كه از كُنه قلب و با تمام وجود، آرزو و خواست خود را با خدا در ميان گذاشته و هيچ شك و ترديدي در اين باره نداشته باشيم، به مراد دل خود مي رسيم.((ساندرا راجرز)) 
آنچه والا بودن يك فرد را ثابت مي كند، كرده هاي او نيست چون بيخ و بن آنها روشن نيست و معاني گوناگوني دارند؛ والايي در ايمان به هدف و آرمان است.((نيچه)) 
آن كس كه به آرمان خويش دست يابد، از آن نيز فراتر خواهد رفت.((نيچه)) 
اي فايده باوران، حتي شما نيز هر فايده اي را به مثابه ارابه خواست خويش دوست مي داريد. آيا شما نيز از سر و صداي چرخهاي آن ناراحت نيستيد؟((نيچه)) 
اگر روزي تصميم بگيريم گوش را حتما بر بهترين استدلالها ببنديم، نشانه اي از شخصيتي قوي را در وجود خويش داريم، يعني خواست گاه و بي گاه حماقت.((نيچه)) 
اصولاً حالتها، رفتار و شور و شوق فلاسفه هميشه فريبنده ترين عنصر انديشه آنها بوده است.((نيچه)) 
از ميان دو سخنور، تنها آن كس كه عنان اختيار به دست شور و شوق مي دهد مي تواند براستي منطق آرماني خويش را به كرسي بنشاند.((نيچه)) 
خواستن تنها، مكانيزمي آنقدر رايج است كه تقريباً از نظر پوشيده مي ماند.((نيچه)) 
فريبكارانه ترين روش در تباه كردن يك آرمان اين است كه از آن با دلايل سفسطه آميز به عمد حمايت كنيد.((نيچه)) 
آنك يك حسود؛ براي او آرزو نكنيد كه بچه دار شود. او حتي نسبت به بچه ها حسادت خواهد كرد، زيرا ديگر نمي تواند مانند آنها شود.((نيچه)) 
او به آرماني كه ضعف آن مشهود است هنوز با سماجت پايبند است... و اين امر را وفاداري مي نامد.((نيچه)) 
چه چيز موجب قهرماني است؟ همزمان به استقبال بزرگترين رنج و بزرگترين اميد خود رفتن.((نيچه)) 
عشق شايد طبيعي ترين و خودجوش ترين تجلي خودخواهي انسان باشد. اين برداشت عاميانه بايد توسط كساني انجام شده باشد كه كامروا نشده و چيزي جز اشتياق در تملك خود نداشته اند؛ اين عده احتمالاً هميشه زياد بوده اند.((نيچه)) 
در گذشته انسان مي خواست شهرت پيدا كند، اما امروز اين كار ديگر كافي نيست، زيرا بازار بيش از حد گسترده شده است.((نيچه)) 
قاطعيت قضاوت اخلاقي شما مي تواند به طور دقيق، دليلي بر ضعف شخصيت شما يا فقدان فرديت شما باشد. "نيروي اخلاقي" شما ممكن است ريشه در كله شقي شما يا در ناتواني شما در تدوين آرمانهايي جديد داشته باشد.((نيچه)) 
"خواست حقيقت" به معناي "خواست فريب نخوردن" نيست، بلكه الزاماً به معناي "خواست فريب ندادن ديگران و فريب ندادن خويشتن" است؛ چيزي كه ما را به قلمرو اخلاق مي كشاند.((نيچه)) 
خواست چيرگي بر حسي عاطفي در نهايت خود خواسته يك يا چند حس عاطفي ديگر است.((نيچه)) 
مرد و زن در باب يكديگر اشتباه مي كنند و در نتيجه به خويشتن احترام مي گذارند و عشق مي ورزند (يا درست تر آن است كه بگوييم به آرمان خويش عشق مي ورزند). از اين رو، مرد به دنبال زني آرام است، اما زن درست بسان گربه اي كه خوب حفظ ظاهر آرام را تمرين كرده است، بس ناآرام است.((نيچه)) 
آن كس كه نتواند راه دستيابي به آرمان خويش را بيابد، راحت تر و گستاخانه تر از كسي زندگي مي كند كه آرماني ندارد.((نيچه)) 
آنچه را زماني بد مي دانيم، معمولا پس مانده امري نابهنگام است كه زماني آن را نيك مي دانسته ايم؛ نياكان آرماني كهن.((نيچه)) 
دوري از صدمه، زورگويي، چپاول متقابل و همسويي خواست هاي خود با ديگران ممكن است در مفهوم كلي بين افراد بدل به رسمي نيكو شود، به شرط آنكه شرايط آن فراهم باشد.((نيچه)) 
فلسفه همان خواست قدرت است؛ همان خواست علت نخستين.((نيچه)) 
حرف كساني كه مي گويند عشق به دور از خودخواهي است خنده دار است؛ زيرا همه چيز طبق خواست قدرت ما است.((نيچه)) 
اختلاف طبقاتي از ضرورتهاي جامعه است، چون عامل اشتياق به پرورش حالت هاي والاتر، كمياب تر، دورتر و عامل چيرگي بر نفس مي شود.((نيچه)) 
اجحاف نكردن و آسيب نرساندن به ديگران براي رسيدن به برابري، ريشه و بنياد جامعه است، اما اين خواست نفي زندگي است؛ چون زندگي بهره كشيدن از ديگران است كه ناتوان ترند.((نيچه)) 
كمابيش هر چيزي كه وجود دارد در معرض نابودي است؛ زندگي، خود چيزي جز ستيزه و جدال ارزشها و مبارزه براي نابودي انديشه ها و آرمانها نيست.((نيچه)) 
آرزو كردن چه قدر فرحبخش است، اما وقتي به آرزوي خود رسيديم، شادي از درون ما رخت برمي بندد.((نيچه)) 
ارزشها و تغييرات آن به افزايش قدرت كساني كه ارزشها را مقرر مي دارند؛ مربوط مي شوند. ميزان ناباوري؛ ميزان آزادي انديشه ي مجاز بياني از افزايش قدرت است. هيچ انگاري، آرماني متعلق به بالاترين درجه ي قدرتمندي روح است و سرشارترين زندگي، گاهي ويرانگر و گاهي ريشخند آميز.((نيچه)) 
آن كس كه نداند خواست خويش را در چيزها چگونه بگمارد؛ دست كم معنايي بر آن خواهد افزود ... و از آن، اين پندار زاده مي شود كه گاهي در آن خواست بنياد باوري بوده است.((نيچه)) 
بينوايان دارويي جز اميد ندارند.((نيچه)) 
اگر ما "بي دل و جان" هستيم؛ دست كم نسبت به زندگي چنين نيستيم؛ بلكه اكنون با همه ي انواع "تمنيات" روبروييم. با خشمي ريشخندآميز در آنچه "آرمانها" مي ناميم، در حال غور و تامل هستيم. ما خويش را خوار مي شماريم تنها از آن رو كه لحظه هايي وجود دارند كه نمي توانيم آن انگيزش نامربوطي را كه "آرمانگرايي" نام دارد، مهار كنيم. تاثير نازپروردگي بيش از اندازه، نيرومندتر از خشم فرد بي دل و جان است.((نيچه)) 
آگاهي، نخستين گام براي فراهم آوردن زمينه ي دگرگوني هايي است كه آرزو داريد در خودتان به وجود آوريد.((شري كارتر اسكات)) 
ترس ها را به كنار بگذاريد تا درس دليري را بياموزيد وزندگي تان را به گونه اي كه آرزو داريد، بيافرينيد.((شري كارتر اسكات)) 
تنها راه دستيابي به نيك بختي درازمدت آن است كه بر مبناي بزرگترين آرمانهاي خود زندگي كنيم، يعني هدف راستين خود را بشناسيم و بر پايه ي آن به كنش بپردازيم.((آنتوني رابينز)) 
اگر به ديگران، قوانين خود را نگوييد، نبايد اميد داشته باشيد كه آنان بر پايه ي قوانين شما رفتار كنند.((آنتوني رابينز)) 
اگر نخواهيد دست كم، برخي از قوانين ديگران را بپذيريد و پاس بداريد، نبايد اميدوار باشيد كه ديگران، بر پايه ي قوانين شما رفتار كنند.((آنتوني رابينز)) 
آرزو ريشه حيات ماست. اگرچه اين ريشه بتدريج حيات ما را مي سوزاند، اما همين ريشه مايه زندگي است.((نيچه)) 
هيچ انگاري، آرماني متعلق به بالاترين درجه قدرتمندي روح است و سرشارترين زندگي، گاهي ويرانگر و گاهي ريشخندآميز است.((نيچه)) 
تجربه نشان داده است شوق و حرارت مدير بيش از شايستگي او مؤثر بوده است.((؟)) 
بگذاريد هر كس بر مبناي باور، فكر، آرزو، مطالعه و دانسته هاي خود قضاوت كند، نه اينكه شخص طوطي صفت گفته ديگران را بازگو كند.((ديل كارنگي)) 
به ياد آوريد كه طرف شما صد برابر بيشتر به فكر گمانها و آرزوهاي خود مي باشد تا انديشه و گمانهاي شما.((ديل كارنگي)) 
اگر آغاز زندگيت با سپيده دم و روز همزاد گشت، همواره در جست و جوي چراغ و پناهگاهي براي شبانگاهان باش و اگر در شب و سياهي آغاز شد، چراغي از اميد در خود بيافروز كه پگاه خوشبختي نزديك است.((اُرد بزرگ)) 
آدمهاي آرمانگرا زماني كه به نادرست بودن آرزويي پي مي برند، براي ادامه آن پافشاري نمي كنند.((اُرد بزرگ)) 
آنگاه كه سنگ خويشتن را به سينه مي زنيد، نبايد اميد داشته باشيد كه همگان فرمانبردار شما باشند.((اُرد بزرگ)) 
پوزش خواستن پس از اشتباه زيباست، حتي اگر از يك كودك باشد.((اُرد بزرگ)) 
مردمان توانمند در ميان جشن و بزم نيستند. آنها هر دم به آرماني بزرگتر مي انديشند و براي رسيدن به آن در حال پيكارند.((اُرد بزرگ)) 
آسيب ديده هميشه درهاي روياهايش كوچك و كوچكتر مي شود، مگر با اميد كه شرايط ما را دگرگون مي سازد.((اُرد بزرگ)) 
در پشت هيچ در بسته اي ننشينيد به اميد اينكه روزي باز شود، [ بلكه ] در ديگري را جستجو کنيد و اگر نيافتيد، همان در را بشکنيد.((اُرد بزرگ)) 
اميد در زندگاني بشر به همان ميزان اهميت دارد كه بال براي پرندگان.((ويكتور هوگو)) 
اميد، نان روزانه بيچارگان است.((هرشل)) 
کسي که چند آرزوي درهم ورهم دارد، به هيچ يک از آنها نمي رسد، مگر [ اينكه ] در بين آنها با ارزش ترين را انتخاب كرده و آن را به عنوان هدف خويش برگزيند.((اُرد بزرگ)) 
حسود را آزار مده كه خود در آتشي بي پايان مي سوزد. هر چيزي كه مطابق ميل و آرزوي ماست، حقيقت محض به نظرمان مي رسد و تمام آن چيزها كه بر خلاف ميل مان است، خشمناكمان مي كند.((آندره موروا)) 
اگر بزرگي و عظمت آرزو مي كني، آن را فراموش كن و دنبال حقيقت برو، آنگاه به هر دو خواهي رسيد؛ هم حقيقت و هم عظمت.((سنگا)) 
خود را بشناس و به روح خويش فرمانروايي كن. در اين صورت مي تواني اميدوار باشي كه روزي مقتدر و سعادتمند خواهي شد.((؟)) 
خوشبختي بر سه ستون استوار است : فراموش كردن گذشته، غنيمت شمردن حال و اميدوار بودن به آينده.((موريس مترلينگ)) 
خوشبختي وجود ندارد و ما خوشبخت نيستيم، اما مي توانيم اين حق را به خود بدهيم كه در آرزوي آن باشيم.((آنتوان چخوف)) 
اگر مي خواهي خوشبخت باشي، جز آنچه برايت مهياست آرزو مكن.((لارشفو كولد)) 
سعادت در اين است كه انسان دنيا را همان طور كه آرزو مي كند ببيند.((كورنور)) 
شجاعت مانند عشق از اميد تغذيه مي كند.((ناپلئون بناپارت)) 
تشويق ها، روياها، آه ها، آرزوها و اشكها از همراهان جدايي ناپذير عشق اند.((ويليام شكسپير)) 
مردم هر كدام آرزويي دارند؛ يكي مال مي خواهد، يكي جمال و ديگري افتخار. ولي به نظر من دوست خوب از تمام اينها بهتر است.((سقراط)) 
بدون داشتن يك آرزو، هيچ تغييري به وجود نمي آيد.((كارل سند برگ)) 
آن كه در بيراهه قدم بر مي دارد، آرمان و هدف خويش را گم كرده است.((ارد بزرگ)) 
بالاترين خوشي ها در شور و شوقي است كه انسان را به ماجراجويي ها و پيروزيهاي بزرگ و فعاليتهاي نوآورانه وادار مي كند.((آنتوان دوسنت اگزوپري)) 
آرزوهاي ما، اميدهاي ما، عشقها و هوسها و حتي وفاي ما هم موجي بيش نيستند كه بر مي خيزند و رشد مي كنند و بالا مي روند و بالاخره نقش زمين مي شوند و در كرانه هاي زندگي لاي شنها و ريگها فرو مي روند.((جواد فاضل)) 
خرد در نظر گاه مردمان آزاده و نيك سرشت جهان، پر از شادي و شكوه مي نمايد. بهره خردمندان و اميدواران، هميشه شادكامي است.((بزرگمهر)) 
چرا بايد به اميد بهشت موعود احتمالي باشيم؟ ما خود قادريم يك بهشت حقيقي در عرصه زمين به وجود آوريم.((اگوست كنت)) 
بزرگترين اميد آن است كه اميد را به قصد كشت، كتك بزنيم.((جان اشتاين بك)) 
آرزومند آن مباش كه چيزي جز آنچه هستي باشي، بكوش در كمال آنچه هستي باشي.((سنت فرانسيس دي سلز)) 
يكي از بزرگترين اسرار عشق و محبت اين است كه بياموزيد چگونه آرمانها و انديشه هاي ناهماهنگ را از ذهن خود بزداييد و همواره آرزويي كنيد كه صادقانه مي خواهيد، نه آنچه كه فكر مي كنيد شايد بتوان به دست آورد.((كاترين پاندر)) 
هر لحظه بزرگ و ماندني در تاريخچه ي جهان در حقيقت ثمره ي پيروزي اشتياق ها است.((رالف والدو امرسون)) 
رسيدن به صدها آرزو در آن واحد امكان پذير نيست. كسي كه همه ي راه ها را مي جويد، همه را از دست مي دهد.((مثل ايرلندي)) 
فقط دانستن كافي نيست، بايد به كار گرفت، فقط خواستن كافي نيست، بايد انجام داد.((بروس لي)) 
نا اميدي، نخستين گامي است كه شخص، به سوي گور بر مي دارد.((ناپلئون بناپارت)) 
آنگاه كه اميد مي ميرد، ترس زاده مي شود.((بالتازار گراسيان)) 
از ديروز بياموز، براي امروز زندگي كن و به فردا اميد داشته باش.((آلبرت انيشتين)) 
گذشت زمان آدمي را پير نمي كند، بلكه ترك آرمانها و كمال مطلوبهاست كه ما را پير و افتاده مي سازد.((دوگلاس مك آرتور)) 
براي جوانمردي و مروتي كه در حق هر كس مي كني، اميد هيچ پاداشي نداشته باش.((پابلو پيكاسو)) 
اگر انسان تنها در روزهايي كار كند كه همه چيز بر وفق مراد است در عمرش كاري از پيش نمي برد.((جري وست)) 
آرمان را نمي توان قرض گرفت، خريد يا گدايي كرد، بلكه بايد از درون انسان بجوشد و بالا بيابد.((جان ماكسول)) 
در آرزوي ديدن كسي هستم كه بر خلاف مقام و مرتبه بالاي خود، بيشتر روحيه تاييد و پسند و رضايت داشته باشد تا روحيه انتقاد و خرده گيري.((چارلز شواب))
رسيدن به صدها آرزو در آن واحد امكان پذير نيست. كسي كه همه ي راه ها را مي جويد، همه را از دست مي دهد.((مثل ايرلندي)) 
فقط دانستن كافي نيست، بايد به كار گرفت، فقط خواستن كافي نيست، بايد انجام داد.((بروس لي)) 
نا اميدي، نخستين گامي است كه شخص، به سوي گور بر مي دارد.((ناپلئون بناپارت)) 
آنگاه كه اميد مي ميرد، ترس زاده مي شود.((بالتازار گراسيان)) 
از ديروز بياموز، براي امروز زندگي كن و به فردا اميد داشته باش.((آلبرت انيشتين)) 
گذشت زمان آدمي را پير نمي كند، بلكه ترك آرمانها و كمال مطلوبهاست كه ما را پير و افتاده مي سازد.((دوگلاس مك آرتور)) 
براي جوانمردي و مروتي كه در حق هر كس مي كني، اميد هيچ پاداشي نداشته باش.((پابلو پيكاسو)) 
اگر انسان تنها در روزهايي كار كند كه همه چيز بر وفق مراد است در عمرش كاري از پيش نمي برد.((جري وست)) 
آرمان را نمي توان قرض گرفت، خريد يا گدايي كرد، بلكه بايد از درون انسان بجوشد و بالا بيابد.((جان ماكسول)) 
در آرزوي ديدن كسي هستم كه بر خلاف مقام و مرتبه بالاي خود، بيشتر روحيه تاييد و پسند و رضايت داشته باشد تا روحيه انتقاد و خرده گيري.((چارلز شواب)) 
كسي كه پا را از مرز زندگي عادي فراتر مي نهد، آرزويي بزرگ در دل دارد.((جان ماكسول)) 
اگر تنها شور و شوق و عشق و علاقه را براي فرزندان خود به جاي بگذاريم، سرمايه اي بزرگ به آنها داده ايم.((توماس اديسون)) 
نقطه شروع هر دستاوردي، خواست و اشتياق است.((ناپلئون هيل)) 
رهبري كه با شور و شوق به ميدان آيد، معمولا با شور و شوق روبرو مي شود.((جان ماكسول)) 
شهامت رهبران بزرگ در تخقق آرمانشان زاييده شوق و علاقه آنهاست نه پست و مقام شان.((جان ماكسول)) 
دستيابي به آرمانها، بدون تلاش و جنبش، به هيچ جا جز خواب و گمان راه نخواهد يافت.((ناتانيل براندن)) 
پيدا كردن يك هدف روشن و بزرگ، نخستين كاميابي است كه برانگيزانندهي فرد و به آرزو درآورندهي وي در آفرينش راهها و راهكارها ميباشد.((استيو چندلر)) 
سازگاري، عكس ناسازگاري است، آرزو، عكس نفرت و جلب شيئي، عكس دفع آن است.((افلاطون)) 
نداشتن آرزو و بيميلي، در حكم آن است كه انسان، چيزي را رد كند و از خود براند.((افلاطون)) 
آنان كه آرزو دارند ميان افراد نادان، خردمند به نظر برسند، ميان خردمندان، نادان به نظر ميرسند.((كوئينتيليان)) 
ايراد "برابري" اين است كه ما پيوسته آرزو ميكنيم با انسانهاي بالاتر از خودمان برابر باشيم.((هكتور والدز)) 
اميد، ستون نگهدارندهي جهان است و روياي انساني بيدار.((پليني د الدر)) 
مردان بزرگ فقط آرمانهاي خود را نمايش داده اند.((
سخنان بزرگان در مورد آرزو ,
,
:: برچسبها:
سخنان بزرگان در مورد ارزو ,
سخنان بزرگان ,
سخنان زیبای بزرگان ,
سخنان ناب ,
سخنان سنگین ,
سخنان زیبا ,
سخنان مفید ,
سخنان پند اموز ,
سخنان حکمت اموز ,
سخنان سنگین ,
سخنان مفهومی ,
سخنان سنجیده ,